به گزارش راهبرد معاصر، بهنوش بختیاری درباره حضورش در سریال «آزادی مشروط» به کارگردانی مسعود ده نمکی توضیح داد. او از دلایل دوری اش از تلویزیون گفت و نظرش درباره تبلیغات توسط چهره ها، جوانسازی سازمان صداوسیما و وضعیت حال حاضر تلویزیون را بیان کرد. بختیاری با تاکید بر اینکه عاشق تلویزیون است و خودش را فرزند این رسانه می داند، در عین حال به بیان دلخوری هایش از تلویزیون هم می پردازد.
این بازیگر با بیان اینکه از تبلیغات متنفر است و از سر اجبار برای امرار معاش زندگی اش تبلیغات را قبول می کند، می گوید: هیچ بازیگری دلش نمی خواهد به سمت تبلیغات برود. وقتی منِ بازیگر کاری انجام میدهم و مجبورم ۶ ماه دنبال دستمزدم بدوم، پس مجبورم به سمت تبلیغات بروم و این در حالی است که واقعا از تبلیغات متنفرم و فقط به خاطر مسائل مالی است که قبول می کنم.
این بازیگر ابتدا درباره حضور در سریال مسعود ده نمکی توضیح داد: «آزادی مشروط» یک کمدی بامزه است که روند تولیدش کاملا حرفه ای پیش می رود. این سریال در ۵۰ قسمت تولید خواهد شد و فکر می کنم دو سه ماه دیگر کارمان در این مجموعه به پایان برسد. امیدوارم با پخش این سریال دوباره خنده بر لب مردم بیاید و کار را بپسندند. همه ما به عشق مردم و خنده آنها کار می کنیم.
بختیاری سپس از متفاوت بودن نقشش در «آزادی مشروط» گفت و اظهار کرد: نقشم به لحاظ ظاهری نسبت به کارهای قبلی ام متفاوت تر است اما حقیقتا در کارهای کمدی خیلی پرسوناژهای متفاوتی طراحی نمی شود. در کل «آزادی مشروط» کار متفاوتی است و من شخصاً دوستش دارم. این مجموعه مربوط به دوران کروناست که به طنز داستان هایی را روایت می کند. به نظرم مردم کشورمان در حال حاضر به کارهای کمدی و خنده دار نیاز دارند و یکی از دلایل حضورم در این پروژه، شادی مردم بود؛ چون به نظر می رسد سریالی باشد که مردم می پسندند و حتماً با تماشای آن لبخند به لبشان خواهد آمد.
بازیگر سریال های «خانه به دوش»، «جایزه بزرگ»، «هزاران چشم»، «دارا و ندار» و «شب های برره» در ادامه به دلایل دوری اش از قاب تلویزیون طی این سال ها اشاره کرد و گفت: من عاشق تلویزیون هستم چون معتقدم رسانهای است که بیشترین محبوبیت را به آدم میدهد. منتها از زمانی که شروع به بدحسابی کردند و سریال های خنک، ضعیف و مخاطب پران ساختند، نگاهم این بود که یک بازیگر باید سریال خوب کار کند تا دیده شود نه هر سریالی که به او پیشنهاد می شود.
ما باید به گونه ای کار کنیم که مردم کشورمان دوست داشته باشند. در این سال ها به این دلایل کمی دور بودم؛ البته تهیه کنندگان هم خیلی بد حساب شده اند. ضمن اینکه مدتی هم بود سر هر کاری که می خواستم حضور داشته باشم می گفتند این خانم نباشد! نمی دانم چه اتفاقی افتاد که الان هستم، هنوز هم دلیلش را نمی دانم.
بختیاری با تاکید بر اینکه فرزند تلویزیون است، ادامه داد: خداراشکر الان وضعیت بهتر است. من خودم را فرزند تلویزیون می دانم و دوست دارم کار کنم چون مخاطبان تلویزیون، مردم واقعی اند و این حس خوشایندی است. متاسفانه مدتی بود در هر سریال قرارداد می بستم کنسل می شد و وقتی دلیلش را می پرسیدم میگفتند گفته شده که صلاح نیست خانم بختیاری باشد و به جایی رسیدم که وام گرفتم، طلا فروختم و نتوانستم از طریق حرفه ام پول دربیاورم و برای امرار معاش مجبور شدم وارد تبلیغات شوم.
متاسفانه از دور یکسری برچسب ها به ما زده میشود که اصلا جالب نیست. من هفت سال است که در تلویزیون نیستم، آنقدر بی پشت و پناه و تنها بودم که حتی همکاران خودم هم مرا تنها گذاشتند. بسیار دلخورم به لطف برخی همکاران عزیزمان که کارشان زیر آب زنی است.
او درباره بحث تبلیغات توسط بازیگران و اینکه اساساً موافق این اتفاق است و فکر می کند مرز تبلیغات توسط چهره ها تا کجاست؟ خاطرنشان کرد: به شدت از تبلیغات متنفرم اما وقتی پول کارهایم پرداخت نمیشود، تئاتر، سریال و فیلم سینمایی بازی می کنم و باید ماه ها دنبال پولم باشم مجبورم به سمت تبلیغات بروم.
در هیچ جای دنیا تا این اندازه با بازیگر بدحسابی نمی شود. قراردادهای ما هنوز در حد ۱۰ سال پیش مانده و متاسفانه همه چیز بالا می رود جز دستمزد بازیگران. منِ بازیگر وقتی این رفتارها را می بینم با توجه به وضعیت کرونا و شرایط اقتصادی که هرچه می دویم به جایی نمی رسیم، مجبوریم به تبلیغات جواب مثبت بدهیم.
چرا با من بازیگر کاری می کنند که برای خرج روزانه ام به سمت تبلیغات بروم؟ بدون شک تمام بازیگران به دلایل اقتصادی وارد تبلیغات می شوند. واقعاً جای یک بازیگر در دادسرا و کلانتری نیست که برای گرفتن حقوقش شکایت کند. من فکر می کنم طی این مدت از کیف قاپ ها بیشتر در کلانتری و دادسرا حضور داشتم.
بختیاری سپس به دشواری های کار بازیگران اشاره کرد و از مردم خواست آنها را قضاوت نکنند. این بازیگر در عین حال تصریح کرد: ما گاهی برای حضور در برخی لوکیشن ها مجبور می شویم از پنج صبح بیدار شویم و یک راه طولانی را طی کنیم تا سرکار حاضر شویم و وقتی به منزلمان می رسیم ساعت ۱۰ شب می شود. جدیدا هم لوکیشن هایی را انتخاب میکنند که بسیار دور و خارج از تهران است تا ارزانتر برایشان تمام شود.
مردم از دور از ما بازیگران چیزهایی می بینند و ما را قضاوت می کنند. به عنوان مثال در خانه ای که لوکیشن ما بود و من در آنجا عکس گرفته بودم، یک دفعه دیدم در اینستاگرام می گویند «خانه لاکچری بهنوش بختیاری!»؛ آنها به ما می گویند شما که وضعتان خوب است و من می گویم اگر هم وضعمان خوب باشد، حقمان است که این همه سال زحمت کشیده ایم اما واقعاً نیست. حرفم را باور کنید، چون در پرداخت دستمزدها واقعا ما را اذیت می کنند. منِ بازیگر از جان و دل مایه می گذارم اما فقط به خاطر یک آدم ناشی که سواد درست و حسابی ندارد و پول می آورد تا به سینما و تلویزیون راه پیدا کند، همین آدم صاحب یک گروه می شود که به هیچ چیز پایبند نیست. مردم سختی ما را نمی بینند و بعضاً به ما میگویند سلبریتی های دوزاری!
بهنوش بختیاری سپس خطاب به گروهی از مردم اظهار کرد: ما که این همه سال زحمت کشیدهایم و تلاشمان این بوده تا شما را بخندانیم، چرا پس به ما توهین می کنید؟ متاسفانه برخی سرمایهگذاران در سینما و تلویزیون به راحتی به بازیگران توهین میکنند. آنها نمی دانند هنر چیست. جدیدا هم در مورد خانم ها گروکشی جنسیتی به راه افتاده است. یک عده سینما و تلویزیون را کثیف کرده اند و آنها اصلاً اهل سینما و تلویزیون نیستند.
طی این سال ها به جرأت می گویم که از آدم های واقعی سینما و تلویزیون این رفتارها را ندیدهام بلکه از افرادی دیده ام که از هر راهی پول به دست آورده اند و وارد این حرفه شده اند و متاسفانه هم قبولشان کردهاند که در این حرفه بمانند.
او گفت: اگر مردم یک روز سر کار ما حاضر شوند و ببینند ما در چه شرایطی کار می کنیم دیگر قضاوتمان نخواهند کرد. امیدوارم روزی برسد که این اتفاقات دیگر در تلویزیون و سینمای ما نیفتد چون انگیزه و امیدمان را می گیرد. در برخی کارها نه تنها از ما تشکر نمیکنند بلکه توهین می کنند، پولمان را نمی دهند. ما بازیگران، لاکچری بازی نداریم لطفاً مردم قضاوت نکنند.
او در بخشی دیگر از صحبت هایش در پاسخ به اینکه آیا جوانسازی سازمان صداوسیما میتواند راهی برای بهبود شرایط تلویزیون باشد؟ اینگونه بیان کرد: به نظرم حتما باید تعادل در نظر گرفته شود. شاید بتوان از تجربیات افرادی که عمری در این راه پوست انداخته اند استفاده کرد؛ البته آدم های به روز هم میتوانند کمک کنند ولی باید یک مغز متفکری باشد که فرماندهی کند و جوانترها، اجرایی کنند. باید یکسری از محدودیت ها را کنار بگذارند تا مردم با تلویزیون آشتی کنند که اگر این اتفاق نیفتد به نظرم رابطه مردم با تلویزیون همین طور میماند.